کد مطلب:28814 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117
دوست داشتم كه خدا میان من و شما جدایی افكند و مرا به كسی ملحق سازد كه از شما به من سزاوارتر است؛ قومی كه فكرشان خجسته و حلمشان افزون بود. حقگویانی كه ستم را وا نهادند، بر راه حق استوار ماندند و شهید شدند، با دلیل روشن تاختند و به سرانجامی ابدی و كرامتی گوارا دست یافتند. آگاه باشید كه به خدا سوگند، جوان مغرور و ستمگر قبیله ثقیف[1] بر شما مسلّط خواهد شد، اموالتان را خواهد خورد و چربی های شما را آب خواهد كرد. ای ابو وذحه [ مردِ سوسكی[2] [! بس كن.[3].
2760. امام علی علیه السلام - در سخنی كه یاران خویش را بِدان نصیحت می كرد -: اگر شما هم مثل من می دانستید آنچه را كه من می دانم و از شما پنهان است، سر به صحراها می نهادید و بر كارهای خویش می گریستید و خود را می زدید و اموال خویش را بی نگهبان و مراقب رها می كردید و هركس در فكر خود بود و به دیگری توجّهی نداشت. لیكن آنچه را به یادتان آوردند، فراموش كردید و از آنچه هشدارتان دادند، ایمن شدید. فكرتان را باختید و كارتان از هم گسیخت.